مولوی در غزلیات خود، بیش از شاعران دیگر به هنجارگریزی و نوآوری، روی آورده است؛ این رویکرد در همه زمینه های شعر او؛ بویژه در ردیف آشکار است.وی از موسیقی ردیف و اهمیت آن در شعر فارسی کاملا آگاه بوده و بیشترین بهره را از قبل ردیف برده است. او از حیث تنوع و هنجار شکنی ردیف در تامین ابعاد موسیقایی سخن، ممتاز است.هیچ یک از شاعران پارسی گوی به اندازه او از این امتیاز برخوردار نبوده است؛ غزلهای او اغلب از تاثیر وجد و شور سماع پدید آمده اند و همین امر باعث سنت شکنی ها از جمله در ردیف شده است.طولانی بودن و شورانگیزی ردیف و گاه عدم رعایت قافیه پیش از آن و تبدیل قافیه به ردیف، امتزاج ردیف و قافیه، هم معنی نبودن ردیفها از جمله مواردی است که در این پژوهش بدانها پرداخته می شود.